۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

این یعنی جهانی شدن

یک قاشق قهوه ی «دیویدوف» آلمانی که تحت نظارت یک کمپانی سوئیسی تولید شده را در فنجانم میریزم و آب جوش را از سماور داخل فنجان باز میکنم . پیپ مارک « بیگ بن » هلندی ام را از توتون « کاپتان بلک رویال» آمریکایی پر میکنم و با یک فندک چینی آنرا روشن میکنم.

از شبکه ی «آر.ام.اف » که از روسیه پخش میشود ، موزیک کلاسیکی را گوش میکنم که یک گروه ارکستر سمفونیک در وین آن را مینوازد.
رمان « برادران کارامازوف » داستایوسکی روس را می خوانم در حالی که به نظریه ی « ژاک لاکان » فرانسوی که یک روانکاو بریتانیایی آن را روایت کرده است ، می اندیشم.
موبایل « نوکیا»ی فنلاندی ام که در هندوستان ساخته شده است ، پیامی از دکارت فرانسوی برایم می آورد در حالی که ذهنم پر است از روایت « یوستین گرودر» نروژی راجع به زندگی....
این یعنی جهانی شدن !
اما این همه ی جهانی شدن نیست ، جهانی شدن ابعاد دیگری هم دارد :
تلاش حکومت نظامی امنیتی حاکم بر ایران برای دست یابی به سلاح اتمی باعث شده است که اروپایی ها نقض حقوق بشر در غزه را فراموش کنند.
ژست های تو خالی اقتدار همین ژنرال - بازجوهای ایرانی باعث شد آمریکا از استقرار سپر دفاع ضد موشکی اش در لهستان چشم پوشی کند و روسیه سهم بیشتری از نفت دریای خزر بدست آورد.
جنایات این حکومت نظامی در خیابان ها ی تهران ودر کهریزک و اِوین ، باعث شده که «بنیاد گرایان اسلامی» که به دنبال تأسیس حکومت دینی در کشور های مسلمان بودند حنایشان دیگر رنگی نداشته باشد و سرکوب شیعیان یمن را دیگر کسی محکوم نکند.
پرچم ضد صهیونیستی اکنون در دست ترکیه است تا با چاشنی اسلام گرایی ، رؤیا های امپراطوری عثمانی و پان ترکیسم خود را دنبال کند.
شاید « جنبش سبز» تا یک دهه ی دیگرهم نتواند تخت ضحاک را فرو اندازد اما در دنیایی که همه چیزش به هم بسته شده است ، جنبش سبز جهان را ازکابوس تکرار حکومت های ایدئولوژیک می رهاند ، برخورد تمدن های « ساموئل هانتیگتون» را در سطح برخورد حکومت ها فرومی کاهد و نظریه ی « فرانسیس فوکویاما » را تایید می کند که « لیبرال دموکراسی » آخرین لنگرگاه تمدن بشری است.
این یعنی جهانی شدن !










هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر