۱۳۸۹ مرداد ۲۹, جمعه

روشنفکر وتوده

« اچ.جی.ولز » درکتاب علمی – تخیلی اش « بعد چهارم » آینده ی اندوهباری را برای جامعه ی بشری ترسیم کرده است . در پیش بینی او ، گسست بین طبقات اجتماعی چنان شدید است که « مسافر زمان » در مواجهه با آن جامعه احساس می کند نه با طبقات اجتماعی مختلف بلکه با گونه های جانوری متفاوتی آشنا می شود . یکی از این گونه ها موجودی لطیف ،مهربان و زیباست که در آفتاب و نور زندگی می کند و گونه ی دیگرموجودی نیمه حیوان - نیمه انسان است که درغارهای تاریک زیرزمینی زندگی می کند و فقط نیمه شب ها ازغار بیرون می آید و اگرموجودی ازگونه ی اول را ببیند او را می درد و می خورد !

                     
                                        *   *   *

حکومت های تمامیت خواه ، برای حفظ و توسعه ی قدرت ، تلاش می کنند رابطه ی بین « روشنفکر » و « توده » را قطع کنند . وضع جامعه ای که قربانی چنین سیاستی شده باشد همچون وضعیت بدنی است که ارتباط آن با سطوح متفکر ( عالی ) مغزقطع شده باشد . مغز به تفکر و تخیل ادامه می دهد اما تفکر و تخیل او بربدن تاثیری ندارد . بدن به حیات نباتی و واکنشی خود می پردازد بدون اینکه رفتار هدفدار و طراحی شده ای بروز دهد .
درجامعه ی استبداد زده ، حکومت بین روشنفکر و توده حائل می شود ، نتیجه این است که جامعه به دو « گونه » تقسیم می شود :

1- اقلیتی اندیشه ورز ، هنرمند و اخلاق مدار که گرچه می توانند در راحتی و رفاه زندگی کنند دغدغه ی توده را دارند .


2- همان « توده » که حتی دغدغه ی خودشان را هم ندارند ، واکنشی و عادتی زندگی می کنند و فارغ از اندیشه و هنر و اخلاق به زندگی نیمه حیوانی - نیمه انسانی قانع اند و چه بسا که در مقابل « پاداشی »حاضر به دریدن گونه ی اول نیز باشد!

                                        *   *   *

برای اجتناب از چنین فاجعه ای ضروری است که روشنفکران در دیواری که حکومت بین آنان و توده ایجاد کرده است رخنه ایجاد کنند .
تبدیل مطالب و مقالات اینترنتی به نشریات کاغذی و توزیع وسیع آنها ، طراحی پیامک های آگاه کننده و نشر آنها و ایجاد هسته های مطالعه و گفتگو برای سطوح پایین تر فرهنگی - اجتماعی از روش های ساده و در دسترس برای این منظورند .


تجربه هاتان را با دیگر دوستان به اشتراک بگذارید .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر