۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

بازدید از کشور شوراها

در جزیره ی «پیوتروپاول » سنت پطرزبورگ ، در کنار خلیج فنلاند زیر «دروازه ی اعدام » می ایستم و از دستفروشی یک دست ورق بازی می خرم که شاه – بی بی و سرباز آن عکس تزارها ، ملکه ها و سرداران
سلسله ی پادشاهی « رومانوف» را بر خود دارند . اما آنچه در این ورق ها توجهم را جلب می کند این نیست بلکه ورق ژوکر است . ورق « ژوکر» ، عکس « گریگوری راسپوتین » را بر خود دارد .

راسپوتین کیست ؟
راسپوتین شیادی بود که از احساسات مذهبی و خرافه باوری روس ها
سوء استفاده کرد . او خود را لمس شده ی مریم مقدس معرفی کرد و با زبان بازی و شگردهای تاثیرگذاری ، توانست به عوام بقبولاند که از ارتباطات خاص با قدیسان برخوردار است و قدرت شفا دادن و پیش گویی دارد .
از آنجا که تفکر درباریان قرن نوزدهم روسیه نیز سرشار از اعتقادات خرافی بود ، راسپوتین به سرعت به دربار نفوذ کرد و مرشد و مراد گروهی از درباریان بویژه بانوان اشرافی شد .
در زمان جنگ جهانی اول « نیکولای رومانوف » تزارروسیه تصمیم گرفت خود به فرماندهی مستقیم جنگ بپردازد و بیشتر وقت خود را در جبهه ها می گذراند ، در نتیجه پایتخت توسط ملکه اداره می شد . راسپوتین ملکه را قانع کرد که که او با مکاشفات و الهامات غیبی اش می تواند راهکارهای درستی را برای اداره ی مملکت پیشنهاد دهد . نتیجه این که در عمل سکان هدایت حکومت به دست راسپوتین افتاد . نتیجه ی این کار سوء مدیریت کلان و نابسامانی های گسترده بود . وضع به جایی رسید که تنی چند از درباریان که به نقش مخرب راسپوتین پی برده بودند کمر به قتل او بستند و او را از میان بردند اما شیرازه ی امور چنان ازهم پاشیده بود که کمتر از یک سال بعد طومار حکومت رومانوف درهم پیچیده شد و تزار و تمام اعضای خانواده ی او – حتی فرزندان بی گناهش – به دست انقلابیون اعدام شدند .
مدتها بود هر گاه به راسپوتین فکر می کردم شباهت عجیبی بین او و احمدی نژاد می دیدم اما آنچه باعث شد دست به قلم ببرم این بود که در یکی از وبلاگ های هوادار احمدی نژاد در هفته ی قبل مقاله ای به دفاع ازراسپوتین دیدم ! وبلاگ نویس محترم چنان در وصف راسپوتین قلم زده بود که گویی باور دارد که راسپوتین واقعا صاحب کشف و کرامت بوده و سقوط رومانوف ها انتقام الهی برای قتل راسپوتین بوده است !
برایم بسیار جالب بود که تفکری که می تواند احمدی نژاد را باور کند لاجرم می تواند به راسپوتین هم ایمان بیاورد !


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر