۱۳۸۹ شهریور ۱۹, جمعه

بازگشت از کشور شوراها

« روس ها » و « مارکسیسم » - درسی برای ما

« کارل مارکس » آلمانی اعتقاد داشت که جامعه ی بی طبقه ی « پرولتاریا» مرحله ی تاریخی پس از نظام سرمایه داری صنعتی ( کاپیتالیسم ) است بنابراین ، جامعه ای برای تولد « کمون زندگی اشتراکی » آماده است که اوج نظام سرمایه داری را تجربه کرده باشد .
اما« لنین » اعتقاد داشت که برای نابود کردن جامعه ی سرمایه داری باید به  « ضعیف ترین حلقه ی این زنجیره » حمله کرد .بنابراین لنین روسیه را نقطه ی مناسب شکل گیری پرولتاریا می دانست چراکه روسیه در کاروان صنعتی شدن از بقیه ی اروپا عقب تر بود .
این روزها فکر می کنم لنین اشتباه بزرگی کرد . جامعه ی روسیه هنوز در طرحواره های فئودالی دست و پا می زد . هنوزملکه ی رومانوف تحت تلقین « راسپوتین » شبه کشیش – شبه جادوگر ! در مورد مملکت تصمیم می گرفت و هنوزکلیساها صاحب رونق فیزیکی و سایکولوژیک بودند . در چنین جامعه ای طبیعی است که مارکسیسم به سرعت، خود تبدیل به یک مذهب شود !
جنازه ی مومیایی شده ی لنین که به سبک جنازه های قدیسان کلیسا در «سردابه ی مقدس» نگهداری می شود و تمثال های کوچک و بزرگ «استالین » نشان می دهد که « داس و چکش» همان نقش « صلیب ارتودوکس » را در روسیه بازی کرد و اینچنین بود که کمونیسم به مسیر استالینیسم کشیده شد .
« چه گوارا» گفته است :
« از نظرمن دیگرکمونیستی وجود ندارد . بخصوص از زمانی که شوروی ها خود را در جهان به عنوان سمبل کمونیزم معرفی کردند و مردم دنیا را به اشتباه انداختند . روس ها این نام را به لجن کشیدند و مارکسیسم را در جهان لکه دار و بدنام کردند . انقلابی بودن روسیه شوروی مضحک ترین و بزرگترین دروغ و ریای تاریخ بشریت است . دروغی افتضاح آمیزتر از ادعای انسان دوستی لیبرال ها و خداشناسی پاپ ها !
سران شوروی ، تزارهای جدیدی هستند که با اطرافیان خود ، به همان منوال ، خلق های وسیع روسیه را به زنجیر کشیدند و به همان سیاق خودکامگی می کنند »


تا در ذهن مردم الگوی « اگزیستانسیال » جایگزین الگوی مذهبی نشود کرامت انسانی ، انصاف و عدالت و صلح و تعامل از مرحله ی شعار فراتر نمی روند ، چرا که تفکر مذهبی به سرعت از هر بت شکنی یک بت جدید می سازد !


در آینده ی نزدیک راجع به مقایسه ی تفکر اگزیستانسیال با تفکر مذهبی برایتان خواهم نوشت .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر