۱۳۹۰ شهریور ۵, شنبه

تفاوت ساختارهای حکومتی



  فرصتی دست داد که راجع به تفاوت ساختارهای حکومتی برایتان چند خطی بنویسم.این تفاوت را با ذکر مثالی روشن می سازم :
فرض کنید من دچار کمردرد می شوم و علیرغم این که دو سه هفته ای استراحت می کنم و داروی مسکن می خورم و شکیبایی می کنم بهبودی رخ نمی دهد بنابراین برایم ضروری می شود که به پزشک مراجعه کنم.
حالت الف
من در یک نظام حکومتی«لیبرال دموکراسی»زندگی می کنم.(دوران حکومت جمهوری خواهان نومحافظه کار در ایالات متحده ی آمریکا).در فضای اینترنت یا سایر فضاهای آگهی به جستجوی درمانگاه و درمانگر مناسب می گردم.با انبوهی از آگهی ها و تنوع کثیری از روش های درمانی مواجه می شوم.بسته به این که توانایی مالی من چقدر باشد نوع درمان انتخابی من از دریافت ماساژ چینی تا پذیرش در مجهزترین مرکز فوق تخصصی ستون فقرات متفاوت می گردد.طبقه بندی روش های درمانی بر اساس هزینه ی آنهاست و خدماتی که من دریافت خواهم کرد بر اساس توانایی مالی من است.
حالت ب
من در یک نظام حکومتی«سوشیال دموکراسی»زندگی می کنم(کشور سوئد).من تحت بیمه ی درمانی هستم و دولت موظف است تمام هزینه ی درمانی مرا بپردازد اما من قرار نیست درمانگر و درمانگاه خود را انتخاب کنم.سازمان بیمه گر من پزشک و درمانگاهی را که من به عنوان خط اول درمان باید به آن مراجعه کنم را مشخص کرده است.تنها دروازه ی ورود من به قلمرو درمان همین پزشک و همین مرکز درمانی است.من به این مرکز مراجعه می کنم و قدم های بعدی درمان توسط این پزشک برایم ترسیم می شوند.خدمات درمانی ای که من دریافت می کنم هیچ ارتباطی با شرایط مالی شخص من ندارند بلکه بر اساس جدول کلان هزینه-فایده برای جامعه تعیین می شوند.
حالت ج
من در یک نظام حکومتی«سوشیال لیبرال»زندگی می کنم(دوران حکومت دموکرات ها در ایالات متحده آمریکا).دولت موظف است مرا به بیمه ی همگانی خاصی متصل کند.اگر بخواهم از این بیمه ی همگانی استفاده کنم و درمان ارزان قیمت(نه رایگان)دریافت کنم باید از دروازه ای که سازمان بیمه گرتعیین می کند وارد  برنامه ی درمانی شوم اما اگر مراجعه به این پزشک و مرکز درمانی را دوست نداشته باشم آنوقت مجاز هستم خودم به مرکز درمانی مورد انتخاب خودم مراجعه کنم اما هزینه ی درمان را هم خودم باید بپردازم.
حالت د
من در یک نظام حکومتی«فاشیستی»زندگی می کنم(حکومت ولایت فقیه در ایران یا حکومت ولادیمیر پوتین در روسیه)دولت بودجه ی کلانی را از درآمدهای ملی بابت هزینه ی درمان من دریافت کرده است اما این بودجه را صرف خرید تجهیزات ایجاد پارازیت روی ماهواره یا تحقیقات طب اسلامی در بنیاد مصباح یزدی کرده است.بنابراین من صاحب جیب خود نیستم چرا که دولت از جیب من برداشت می کند اما برای مراجعه به مرکز درمانی درست مثل کسانی که در یک حکومت سرمایه محور(لیبرال دموکراسی)زندگی می کنند پرداخت هزینه ی درمان به عهده ی خودم است و سطح خدمات درمانی که دریافت می کنم بستگی به شرایط مالی من دارد.

اگر فرصتی دست داد این چهارنظام را در ابعاد دیگر(ساختار مالیاتی-نهادهای تجارتی-حجم دولت و....)نیز مقایسه خواهم کرد.
   

۲ نظر:

  1. یک سئوال دارم امیدوارم جواب بدهید
    چه فرقی هست بین حکومتی که بر مبنای دموکراسی وپایبندی به حقوق بشر شکل گرفته با حکومتی که بر اساس دموکراسی دینی (اسلامی) ساخته شده.
    ممنون

    پاسخحذف
  2. درود!
    دوست گران قدر! با كلمات بازي مي فرماييد؟ دموكراسي ديني چه جور چيزيه؟

    پاسخحذف